کو آن که طی کند شب عرفانی تو را
شاعر شود حقیقت نورانی تو را
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته
دشمن خرابه را به تو آسان گرفته بود
از من هزار بار ولی جان گرفته بود!
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود