سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود