فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود