وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشاییم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشاییم
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد