در سوگ نشستهایم با رختِ امید
جاری شده در رگ رگِ ما خونِ شهید
تيغيم که در فراز، رعبانگيزيم
هنگام فرود، خون دشمن ريزيم
کی غیرت مردانۀ ما بگذارد
دشمن به حریم خانه پا بگذارد؟
با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد
پیکار علیه ظالمان پیشهٔ ماست
جان در ره دوست دادن اندیشهٔ ماست