ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت