نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
چشمان جهان محو تماشایت بود
ایثار چکیدهای ز تقوایت بود
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
ای آنکه نور عشق و شرف در جبین توست
روشن، سرای دل ز چراغ یقین توست
کو خیمۀ تو؟ پلاک تو؟ کو تَنِ تو؟
کو سیمای خدایی و روشنِ تو؟
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد
سلام، حامیِ پیک و پیام، ابوطالب!
سلام، ای ملکوتِ کلام، ابوطالب!
تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد