سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها
زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است
زمان بدون شما یک دروغ معتبر است!