«صبح نزدیک است» پیغامی چنین آورده بود
قاصدی که آسمان را بر زمین آورده بود
در های و هوی باد و در آرامش باران
ریشه دواندم از گذشته تا همین الان
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
میرود از آن سَرِ دنیا خبر میآورد
شعر در وصف تو باشد بال در میآورد
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
هر آب که جاری اَست چون خون سرخ است
هر شاخه که سبز بود، اکنون سرخ است