میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟