همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر