گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما