غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است