تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟