میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش