باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت