شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم