تيغيم که در فراز، رعبانگيزيم
هنگام فرود، خون دشمن ريزيم
بیسایه مرا آن نور، با خویش کجا میبرد
بیپرسش و بیپاسخ، میرفت و مرا میبرد
کی غیرت مردانۀ ما بگذارد
دشمن به حریم خانه پا بگذارد؟
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
پیکار علیه ظالمان پیشهٔ ماست
جان در ره دوست دادن اندیشهٔ ماست