فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست