فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست