تماشا کن تکان شانهها را
حکایت کن غم پروانهها را
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
آوای نسیم و باد و باران
آهنگ قشنگ آبشاران
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
در سینه اگرچه التهابی داری
برخیز برو! که بخت نابی داری
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست