ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
بُرونِ در بنه اینجا هوای دنیا را
درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت