هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو