تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود