شنیده بود شهادت طنین گامت را
چه خوب داد خدا پاسخ سلامت را
سبزپوشا با خودت بخت سپید آوردهای
گل به گل هر جا بهاری نو پدید آوردهای
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
مشتاق و دلسپرده و ناآرام
زین کرد سوی حادثه مَرکب را
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
خم کرد پشت زمین را، ناگاه داغ گرانت!
هفت آسمان گریه کردند، بر تربت بینشانت!
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
سلام ای بادها سرگشتهٔ زلف پریشانت
درود ای رودها در حسرت لبهای عطشانت