خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است