ای از غم تو بر جگر سنگ شراره
وی در همۀ عمر ستم دیده هماره
حُسن تو به هر دیده مصوّر شده باشد
جا دارد اگر مهر منوّر شده باشد
گویند فقیری به مدینه به دلی زار
آمد به درِ خانۀ عبّاس علمدار
یا بر سر زانو بگذارید سرم را
یا آنکه بخوانید به بالین، پسرم را
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار