ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام