عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت