ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام