با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
 
    اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
 
    قندیل و شمعدان و چراغان
آیینه و بلور و کبوتر
 
    کوه آهسته گام برمیداشت
پیکر آفتاب بر دوشش
 
    جاده ماندهست و من و اين سر باقى مانده
رمقی نيست در اين پيکر باقى مانده