تابید بر زمین
نوری از آسمان
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
چون بر او خصم قسم خوردۀ دین راه گرفت
بانگ برداشت، مؤذّن كه: خدا! ماه گرفت
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت
در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت