غم داغ تو را با هیچکس دیگر نخواهم گفت
برایت روضه میخوانم ولی از سر نخواهم گفت
 
    و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
 
    در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
 
    ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
چشم طمع ز هر دو جهان برگرفتهایم...
 
    پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند