گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم