گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
میان باطل و حق، باز هم مجادله شد
گذاشت پا به میان عشق و ختم غائله شد
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم