خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است