ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام