کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی