بهارا! حال زارم را بگویم؟
دل بی برگ و بارم را بگویم؟
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است