ای حرمت قبلۀ حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
 
    بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
 
    ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر است
عالم سیاهپوش به سوگ سه سرور است
 
    و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
 
    سپیدهدم که هنگام نماز است
درِ رحمت به روی خلق باز است
 
    ای ز فرط ظهور ناپیدا
ای خدا! ای خدای بیهمتا!
 
    هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست
 
    خّرم آن دل که از آن دل به خدا راهی هست
فرّخ آن سینه که در وی دل آگاهی هست
 
    دست خدا پردۀ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت
 
    سلامِ ایزد منان، سلامِ جبرائیل
سلامِ شاه شهیدان به مسلم بن عقیل
 
    دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود
 
    بسم الله الرّحمن الرّحیم
مطلع انوار کتاب کریم
 
    ای علوی ذات و خدایی صفات
صدرنشین همه کائنات