آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟