دلی که الفت دیرینه با بلا دارد
همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد
دل نیست اینکه دارم گنجینهٔ غم توست
بیگانه باد با غیر این دل که محرم توست
صفای اشک به دلهای بیشرر ندهند
به شمع تا نکشد شعله، چشم تر ندهند
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است
خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند
رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم
همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم