ای تن و جانت سپر هر بلا
کوفۀ تو قطعه‌ای از کربلا
ای خوشه‌ای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
امشب حرم خدا حرم شد
از مقدم یار محترم شد
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقده‌گشایی
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
ای ماه آسمانی ماه خدا حسن!
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن!
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
سلام ما به تو، ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو، ای مریم چهار مسیح...
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
با همه بی‌آبرویی آبرو دادی به من
