مرگ بر تازیانهها
تازیانههای بیامان، به گردههای بیگناه بردگان
در این کشتی درآ، پا در رکاب ماست دریاها
مترس از موج، بسم الله مجراها و مُرساها
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم