ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
ای یکهسوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه میکرد؟
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام