مشتاق و دلسپرده و ناآرام
زین کرد سوی حادثه مَرکب را
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
روز عاشوراست
کربلا غوغاست
چه سفرهای، چه كرمخانهای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم