ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت