گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست