رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری