رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
 
    آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
 
    وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
 
    چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
 
    امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری